نوازندگی خیابانی به مثابه موسیقی شهر
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۵۴۶۴۷
گپ و گفت با نوازندگان خیابانی نشان میدهد اجرای موسیقی در خیابان برای هرکدام از گروهها و نوازندهها معنایی دارد. اما فارغ از این معنا بسیاری از نوازندگان خیابانی بهخودیخود به یک جاذبه گردشگری تبدیلشدهاند و پاتوقهایشان به خاطر ایجاد فضایی آهنگین بهانهای برای رفتوآمد و رونق خیابان میشود.
به گزارش خبرنگار ایمنا در اوج شلوغی و امتداد مردم سرگردان حرکت میکنم، در اوج شلوغی به عابران نگاه میکنم، هرکسی بهنوعی درگیر مشغلههای فکری خود در حال عبور است بیشتر دقت میکنم، همه عابران او را نادیده میگیرند، بدون توجه به هنرنمایی وی هر فرد بابی اعتنایی از کنار او عبور میکنند، انگار فردی در حالی تکدی گری است، اما او بدون توجه به بیاعتنایی عابران در حال نواختن است، در دستگاه شور مینوازد و همین امر باعث شده فضای خشن شهری، لطافتی به خود بگیرد و در میان صدای بوقهای مکرر ماشینها و هیاهوی نت موسیقی زیبا و دلنشین حاکم باشد، اما غافل از ذرهای توجه به این هنر و هنرنمایی که باعث دلگرمی فرد نوازنده شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برایم عجیب است، چرا مردم در قبال این هنرشان مبلغی نمیدهند، با علی یکی از نوازندههای سهتار وارد صحبت میشوم از او میپرسم چه شد که تصمیم گرفتی در خیابان اقدام به این کارکنی؟ در پاسخ میگوید قطعاً به خاطر کسب درآمد!
از او میپرسم پس کاسبی و بازار نواختن موسیقی در این شهر همچون شهرهای دیگر کشور خوب است، با لبخندی تلخ نگاهش را از برمیدارد و میگوید کجای کاری؟ اینجا برای هنر هیچ ارزش قائل نیستند و مردم ما را بهعنوان متکدی حرفهای میپندارند.
از او میپرسم روزانه چقدر از نواختن موسیقی در خیابان درمی درآوری؟ پاسخ میدهد خیلی خوششانس باشیم بین ۴۰ الی ۵۰ هزار تومان، میگویم یعنی به خاطر این مبلغ حاضر کارکنی؟ در پاسخ میگوید چهکار کنم تنها هنر و مهارتم این است، بهتر از این نیست که بخواهم هزینه سیگارم را از پدر و مادرم دریافت کنم.
علی را با دوستش به حال خود رها میکنم از برخی از عابران بهصورت تصادفی میپرسم که چرا هزینهای بابت اجرای موسیقی به این افراد نمیپردازند؟ نظرات جالب است، یکی میگوید اینها متکدی هستند، دیگری آنها را به جرم اعتیاد و رانده شدن از خانه متهم میکند و خندهدارتر از همه برخی میگویند مگر باید پول داد؟
تاریخچه موسیقی خیابانیسید محمد الحسینی، جامعهشناس فرهنگی بابیان اینکه نباید این بیاعتنایی را بهپای بیعلاقگی مردم به موسیقی گذاشت، به ایمنا میگوید: درگذشته اجرای خیابانی به نوازندگیهای مبتدیانهای برمیگشت که برای دریافت پول از عابران اختصاص داشت اما حالا ابعاد گستردهتری پیداکرده است. اکنون از پلههای برقی ایستگاههای مترو که پایین میروید، گاهی با گروه نوازیهایی برخورد میکنید که کمی از دنیای غیرحرفهای گونه فاصلهدارند و البته در فراسوی مرزها باکارهای سرگرمکننده دیگری مانند شعبدهبازی و رقص نیز همراه میشوند. هنوز که هنوز است موسیقی خیابانی برای فعالان جدی عرصه موسیقی در ایران جایگاه تعریفشدهای ندارد و کمتر هنرمندی را میتوان یافت که بهصورت کاملاً حرفهای برای این موضوع، وقت بگذارد.
وی ادامه میدهد: موسیقی خیابانی یعنی مردم بدون هیچ اجباری برای پرداخت پول، شنونده موسیقی باشند. هرروز جمعیت کثیری از مردم ایران در پاساژها، چهارراهها، پارکها و درمجموع مکانهای عمومی حضور دارند و موسیقی خیابانی میتواند خستگی مردم را از تن به درکند. با پرداخت پول توسط مردم عابر و رهگذر به موزیسینهای خیابانی، درواقع هم به موزیسین کمک میشود و هم شهروندان از موسیقی لذت میبرند. از طرف دیگر شهر، عناصری در خود دارد که هر یک نقشی را ایفا میکنند.
تعالی هنر یا تکدیگری؟این جامعهشناس فرهنگی تصریح میکند: موسیقی خیابانی که بنا بر تعریف من، «موسیقی شهر» نام دارد از عناصر زیبای تشکیلدهنده کلی به نام شهر است. از سوی دیگر ایران دارای موسیقی غنی و عمیقی است. البته حضور نوازندگانی که به ژانرهای غیر ایرانی نیز علاقه دارند به جذابیت چند برابر موسیقی خیابانی کمک شایانی میکند من بهعنوان علاقهمند به موسیقی ایرانی، با شنیدن صدای ساز از یک نوازنده خیابانی احساس شور و شعف میکنم. بهشخصه با چند نوازنده بسیار خوب خیابانی مواجه شدهام. برخی از آنها میخواهند موسیقی را وارد حوزه عمومی کنند و دوست دارند برای افرادی که ممکن است در سال حتی یکبار هم در سالنهای کنسرت حضور پیدا نکنند به اجرای برنامه بپردازند.
وی اضافه میکند: مشکلات موسیقی خیابانی از چند جنبه قابلبررسی است یکی از مهمترین جنبهها بحث فرهنگی و نگاه جامعه به این نوع پدیده هنری است، چراکه بهطورکلی مردم ما عادت زیادی به شنیدن موسیقی بدون خواننده ندارند و ازاینرو خیلی این نوع موسیقی شایع و پذیرفتنی نیست بهخصوص اینکه بنا به شرایط اجراکنندگان مجبور هستند بدون داشتن هیچ جایگاه ثابت و مشخصی به اجرا در نقاط مختلف شهر بپردازند که این خود موجب نزول نگاه و بینش مردم به آنها و جایگاه موسیقی خیابانی شده است.
الحسینی ادامه میدهد: بحث دیگر در ارتباط با موانع مشکلات موسیقی خیابانی مربوط میشود به متولیان حقوقی و حقیقی در سطح شهر که در ابتدا این وظیفه برخورد با موسیقی خیابانی و اعضای آن بر عهده پلیس بود و بعدتر در طول زمان وظیفه برخورد با گروههای موسیقی خیابانی از پلیس به شهرداری واگذار شد و اعضای این گروهها بهمانند متکدیان و دستفروشان خیابانی بهعنوان سد معبر مجرم شناخته میشدند و مأموران شهرداری در بیشتر اوقات به توقیف سازهای آن افراد میپرداختند که اعضا مجبور بودند برای دریافت ادوات موسیقی خود به شهرداری مراجعه کنند.
وی میگوید: درباره ارتباط با بحث تکدیگری و نگاه عموم جامعه باید گفت که این شکل از موسیقی در همه جای دنیا به همین شکل اجرا میشود اما نباید میان افرادی که در چهارراهها و داخل اتوبوسها با سازهای قدیمیتر میخوانند و مینوازند و افرادی که در مناطق پرجمعیتتر در گوشه و کناری بهطور جمعی موسیقی مینوازند تفاوت قائل شد، چراکه دسته اول بیشتر به متکدیان شباهت دارند (که البته به نظر بنده به کار بردن این واژه برای آنان نیز صحیح نیست) اما تفاوت قائل بودن میان این دودسته میبایست در افکار عمومی فاصلهگذاری شود. در پژوهشهای میدانی که من انجام دادم، بیشتر گروههای موسیقی خیابانی برای امرارمعاش و مشکلات مالی به این حرفه مشغول بودند و تنها تعداد کمی از افراد به جهت کنش گری و فعالیت فرهنگی و هنری به نواختن موسیقی در خیابان اقدام میورزیدند.
این جامعهشناسی فرهنگی اظهار میکند: درهرصورت نگاه مردم شاید به خاطر اینکه این افراد به جهت انجام پرفورمنس خود پول دریافت میکنند، شبیه متکدیان تلقی میشود ولی همچنان که در اوایل بحث گفتم این نگاه روبه نزول و افول است و فرهنگ شنیدن موسیقی در خیابان و در کنار و همراه هموطنان به جهت تغییر ذائقه باحال و احوال افراد مورد استقبال بیشتر مردم قرارگرفته است.
کد خبر 669051منبع: ایمنا
کلیدواژه: موسیقی خیابانی گروه موسیقی خیابانی نوازنده های خیابانی اجراهای خیابانی ایرانی نوازندگی خیابانی موسیقی موسیقی سنتی هنرمندان موسیقی موسیقی اصفهان دفتر موسیقی نوازنده خیابانی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق موسیقی در خیابان موسیقی خیابانی گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۴۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مظلومتر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کنسرت «اشعار نو از نغمههای کهن» در نوزدهمین شب موسیقی فرهنگسرای ارسباران در شبهای پنج شنبه و جمعه، ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. در این کنسرت که به سرپرستی محمدرضا برزین و خوانندگی صادق شیخ زاده اجرا شد، تصنیفها و قطعات پیش در آمد اصفهان، شاه ختایی، پنبه جاری، المنت و لله، کهربا، نخجیر، ریشه در خاک، حریم یار، کردی و آفتابکاران با آهنگسازی علی اصغر بهاری، محمد رضا برزین، صادق شیخ زاده و قطعاتی با ملودیهای قدیمی و محلی بر اساس اشعاری ازهوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، فاضل نظری، علی حاتمی، حامد عسگری و اشعار محلی اجرا شد.
صادق شیخ زاده خواننده درباره این کنسرت گفتوگویی با خبرگزاری آنا انجام داده که مشروح آن را میخوانید:
لطفا درباره جزییات این کنسرت برایمان توضیح بدهید .
کنسرت نغمههای کهن یا اشعاری نو از نغمههای کهن یک اجرای دغدغه انگیز برای شنیده شدن نغمههای با اصالت است، آنچه که امروزه بیشتر مردم در ارتباط با گذشته با آن در ارتباط هستند. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم در قالب یک موسیقی اصیل به بازخوانی نغمههایی بپردازیم که برگرفته از موسیقی فولکلور، موسیقی دستگاهی یا برگرفته از رسوم و آیینهای مناطق مختلف هستند تا با اشاعه آنها مردم شعر تازه بشنوند و فضایی تداعی کنیم که اگر چه به جهت کلامی به مردم نزدیکتر است، اما ممکن است نغمههای آن در طول سالیان سال فراموش شده باشد.
چطور شد در فرهنگسرای ارسباران اجرا رفتید؟
از سویی به جهت حمایتهای فرهنگسرای ارسباران و اینکه تصمیم گرفتیم جایی اجرا برویم که مردم هم قدرت خرید داشته باشند و بتوانند در این کنسرت شرکت کنند و خوشبختانه استقبال هم از کنسرت خوب بود به طوریکه یک سانس را به دو سانس در دو شب رساندیم ، امیدواریم این استقبال ادامه پیدا کند و بتوانیم در روزهای دیگر هم اجرا داشته باشیم
درباره قطعات و سازندگان آن هم برایمان توضیح دهید؟
اجرا توسط قطعات تنظیم و یا ساخته شده محمدرضا برزین اتفاق میافتد که نوازنده خوبی در ساز سه تار است، سنتور را سوها شمعدانی،عود آناهیتا نصیریان، سازهای کوبهای پویان توکلی ، تنبک امیرحسین تات و ساز سه تار با مسعود صادقی است.
با توجه به مبالغ بالای کنسرتها در این ایام، چقدر قدرت خرید مردم و حضور عموم برای شرکت در این کنسرت برایتان اولویت داشت؟
در واقع این نکته برایمان حائز اهمیت بود، چقدر هم خوب است که دولت و حاکمیت بخشی از هزینههای کنسرتها را تقبل کند. بدون تعارف این تعداد کنسرتی که هر شب در کشور برگزار میشود اگر بخشی از هزینهها را هم دولت بدهد، خیلی استقبال چشمگیر میشود، بنابراین سر سفره فرهنگی مردم باید یارانههای دولتی با حمایتهایی این چنین داشته باشیم که خوشبختانه ما توانستیم از آن برخوردار شویم.
ما امروز میبینیم که حتی خوانندههای شهیر موسیقی ایرانی روی به موسیقیهای الکترونیک و موسیقیهای غیر ایرانی میآورند، حتی به نظر من آن موسیقیها موسیقیهای پاپ نیست همانطور که بهتر از من میدانید موسیقی پاپ موسیقی مردمی هست بنابراین یک موسیقی میتواند موسیقی کلاسیک باشد، فولکلور باشد حتی سنتی باشد به خاطر فرم اجرا ولی پاپ تلقی شود، یعنی جمیع مردم با آن احساس نزدیکی کنند، حتی این موسیقیهایی که توسط بعضی از خوانندهها اجرا میشود و به روی صحنه میرود موسیقیهای پاپ نیستند.
البته برخی هم موسیقی خاص هستند، موسیقی که در ژانر موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، حتی موسیقی کلاسیک غربی است ولی باز این حرف به این منظور و به این مفهوم نیست که آنها نباید باشد چرا آنها هم باید باشند، اما اقبال صد درصدی خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی به آن موسیقیها منجر به این میشود که این سمت ما خیلی خالی باشیم ما خیلی تنها و معدود باشیم امروزه شما میشنوید که توسط یک سلسله از هنرمندان عزیز و گرامی ابراز نگرانی درباره تئاتر وجود دارد، این هم به جا است اما واقعا باید بگویم که مظلوم تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است حتی موسیقی سنتی هم نه، موسیقی اصیل ایرانی.
متأسفانه به دلیل ذائقهای که توسط عدهای بین مردم ایجاد شده، دافعه نسبت به سازهایی چون سه تار، سنتور،عود، سازها کوبهای و آواز ایرانی ایجاد شده است، در صورتی که اینها شاخههای موسیقی اصیل ایرانی هستند.
شما سالهاست که در عرصه آواز ایرانی فعالیت میکند، دراین باره چه تجربیاتی دارد و برایمان بگویید.
به عنوان کسی که برنامه های مختلف داشتهام میگویم، که اتفاقاً مردم در مناسبتهای آیینی خودشان بسیار هم علاقمند این موسیقی و آوازها هستند، اگر این آوازها درست طراحی شود برای لحظات خلوت آدمی فوق العاده است.
ما انسانها دارای حالتهای مختلف، متنوع و گوناگونی به جهت روانی هستیم و برای هر کدام از این حالتها موسیقی خاص خود را طلب میکنیم و مثل یک نوع تغذیه روحی است، به همین دلیل ما به تمام فرهنگها که از دل فرهنگ خودمان بیرون میآید ادای دین میکنیم و به آن اصالت میدهیم و در این مواجهه هم نیاز داریم که هر کدام از آنها را مصرف کنیم اتفاقاً موسیقی جدی هم موسیقی مصرفی است، اما موسیقی مصرف شده برای حالات خاص آدمی و هر آدمی البته حالات خاص خودش را دارد اما این طیف حالتها از چند گونه بیرون نیست و من امیدوارم که این نوع اجراها مورد حمایت قرار بگیرد.
بنابراین اگر حمایت درستی صورت گیرد، اقبال مردمی هم زیاد میشود و ما با فوجی از مخاطب روبه رو میشویم، در حال حاضر کنسرتهایی که در سالنهای مجلل برگزار میشوند که بعضا حتی استانداردهای ابتدایی موسیقی را هم ندارند. ما سالن تخصصی اجرای کنسرت کم داریم اما هستند اندازهای که کارمان راه بیافتد.
انتهای پیام/